اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۴۰۲

۱

من که در کوی غم عشق تو سرگردانم

سخن صبر و خرد باد هوا می دانم

۲

ناصحا عیب مکن گرچه نظر بازم ورند

چون ز تقدیر قضای ازلی زین سانم

۳

سرو سامان مطلب از من دیوانه دگر

زانکه سرمست می عشقم و بی سامانم

۴

هم مگر پیر خرابات نماید مددی

تا که مشکل بمی صاف شود آسانم

۵

نظر پاک و صفا بین که نقوش دو جهان

همه از صفحه روی تو روان میخوانم

۶

حسن رخسار تو چون گشت عیان از رخ خوب

من ز روی همه خوبان برخت حیرانم

۷

گرچه با شاهد و می عهد اسیری است درست

آه اگر آن بت رعنا شکند پیمانم

تصاویر و صوت

دیوان اشعار و رسائل شمس الدین محمد اسیری لاهیجی به کوشش برات زنجانی - شمس الدین محمد اسیری لاهیجی - تصویر ۲۶۷

نظرات