
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۴۲۵
۱
بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان
جسم ایشان در زمین و جانشان برآسمان
۲
در مکان ابدان ایشان پای بند آمد ولی
دایما ارواحشان طیران کند در لامکان
۳
ظاهر ایشان بود مشغول خلق از مرحمت
لیک در باطن ز حق نبوند غافل یکزمان
۴
در شعاع مهر ذاتش فانی مطلق شدند
پس بحق باقی شده دیدند حیات جاودان
۵
ازمقام بی نشانی صد نشان آورده اند
در فنای عشق تا گشتند بی نام و نشان
۶
چونکه ایشان بوده اند ایجاد عالم را سبب
برطفیل ذاتشان آمد همه کون و مکان
۷
هست با هریک ز حق فیض و عطا بی منتها
ای اسیری حال ایشان نیست درحد و بیان
تصاویر و صوت

نظرات