
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۴۲۶
۱
چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان
شد واله رویت ز همه رو دل حیران
۲
در آینه جان بتوان دید کماهی
هر حسن و جمالی که نماید رخ جانان
۳
در پرده اغیار رخ یار نهان شد
گر اهل عیانی بنماید بتو آسان
۴
در کفر بود خلق و بایمان نبرد پی
گر دور نسازی ز رخت زلف پریشان
۵
هرجای ز حسن تو نشان هست ولیکن
بنمود جمالت همه در صورت انسان
۶
زاهداگرت دیده چو صاحب نظران هست
آیات جمالش ز همه صفحه روان خوان
۷
بی پا و سر آمد بره عشق اسیری
عشاق ترانیست درین ره سروسامان
تصاویر و صوت

نظرات