اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۵۲

۱

ای منکسف ز تاب جمال تو آفتاب

وی ماه رو ز عاشق بیچاره رو متاب

۲

عمری بآرزوی تو گشتیم در بدر

اکنون مران مرا ز درخودبهیچ باب

۳

آئینه خدای دل صاف عارفست

زاهد مگو دل تو درآید درین حساب

۴

مکتوب شد بدفتر دل سرهر دو کون

ای جان بکوش تا که بدست آری این کتاب

۵

روی ترا بغیر جمال تو پرده نیست

وقت کسوف بر رخ خور مه شود نقاب

۶

فارغ ازین شراب و کبابست مست عشق

دارد ز دل کباب و ز خون جگر شراب

۷

تا در نقاب زلف نهان شد جمال دوست

آزاده نیست جان اسیری ز پیچ و تاب

تصاویر و صوت

نظرات