اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۵۳

۱

ایهاالحیران فی وجه الحبیب

رب زدنی حیرة گویا نصیب

۲

جز لقای روی جان افروز دوست

درد ما را نیست درمان ای طبیب

۳

دایما در قصد خون جان ماست

غمزه جادوی چشم دلفریب

۴

ناصح عاقل مده پندم ز عشق

عاشقان را پند چون گوید لبیب

۵

جان بجانان واصل مطلق بدی

گر نبودی در میان مانع رقیب

۶

چون درون پرده جانم راه یافت

بر دلم شد کشف اسرار غریب

۷

گر بدوزخ گر بجنت می بری

نیست بی روی تو جانم را شکیب

۸

گفته واعظ بمنبر در اثر

بود همچو تیغ چوبین خطیب

۹

شد اسیری بیخبر از عقل و دین

چون که تابان شد مه روی حبیب

تصاویر و صوت

نظرات