
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۷۰
۱
یار ماباماست از ماکی جداست
مائی ما پرده ادبار ماست
۲
هرکه از ما و منی بیگانه شد
بی حجاب ما بجانان آشناست
۳
هست از وهم تو این پندار غیر
ورنه او عین همه ما و شماست
۴
اوست هستی غیر او جز نیست نیست
ما و تو خود نیست هستی نماست
۵
می نماید نیست هست و هست نیست
این نمود از وهم هرگز برنخاست
۶
بیخود از خود شو که تایابی وصال
بیخودی از خود بود خود راه راست
۷
در پس صد پرده پنهانست دوست
از توئی گر با تو یکمویی بجاست
۸
گر نهان شد او بنقش ما و من
جز بما دیگر بگو پیدا کجاست
۹
تا نگردی از خودی کلی فنا
ای اسیری کی ترا ره در بقاست
نظرات