
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۷۹
۱
تعالی الله رویست و جمالست
چه انوار تجلی و چه حالست
۲
به هر دم حسن او نوعی نماید
به هر عشق دگرگونش وصالست
۳
به هر صورت که بینی اوست پیدا
بمعنی نقش عالم زو مثالست
۴
نمود یک حقیقت شد دو عالم
چو احول گردو می بینی خیالست
۵
بشوق و عشق رو در راه وصلش
که شوق و عشق جانرا پرو بالست
۶
دلی کو دولت دیدار دریافت
ز خلد و حور جانش را ملالست
۷
اسیری روی او هر دم نماید
بما حسنی که در حد کمالست
نظرات