
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۹۵
۱
ای آفتاب ذات تو تابنده از صفات
وی پرتو صفات تو روشن زکاینات
۲
اسماست نور و جمله اکوان ظلال او
خورشید نوربخش بود ذات باصفات
۳
شد جلوه گر جمال تو در صورت بتان
زان روی بت پرست پرستد منات و لات
۴
هر ذره آیتی بود از مصحف رخت
مائیم در کتاب تو آیات محکمات
۵
مهر رخت ز پرده هر ذره چون بتافت
شد روشن از جمال تو جمله مکونات
۶
نام و نشان عاشق و معشوق شد پدید
زان دم که جلوه کرد جمالت ز ممکنات
۷
چون در مقام محو اسیری ز خود برست
در صحو بعد محو شد او حل مشکلات
نظرات