اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۹۷

۱

زمهر روی تو هر ذره ماه تابانست

ز تاب پرتو حسن تو عقل حیرانست

۲

بیابیا که ز درد تو ناتوان گشتم

بجز نظر بجمالت بگو چه درمانست

۳

اگر چه شاهد رویت ز خلق گشت نهان

عیان بدیده ماشد هرآنچه پنهانست

۴

بیک کرشمه ربودی قرار و صبر از دل

کنون ز شوق تو مارانه سر نه سامانست

۵

بغیر یار درین دار نیست دیاری

خیال غیر اگر هست پیش نادانست

۶

فنا نگشته خلاصی مجوز دست فراق

بوصل دوست رسیدن نه کار آسانست

۷

بیا و جای اقامت بملک عشق طلب

که کوی زهد اسیری نه جای رندانست

تصاویر و صوت

نظرات