
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۹۸
۱
امید من به لطف عمیم تو واثق است
برجرم ما چو رحمت عام تو سابق است
۲
در راه عشق رو که صراطی است مستقیم
راهی که ره بدوست برد راه عاشق است
۳
در راه عشق جان و جهان باختم از آن
کاول قدم براه تو ترک علایق است
۴
روی زمین ز ظلمت ظلم ار چه شد چو شب
نور ولایت است که چون صبح صادق است
۵
در ره رفیق یکدل و یکرو چو یافتی
آنست الرفیق که یار موافق است
۶
ظلمت سرای کون ز روی تو نور یافت
یارب جمال دوست چه خورشید شارقست
۷
از تابش رخت چو اسیری شود فنا
وه وه ببزم وصل تو آن دم چه لایق است
تصاویر و صوت

نظرات