
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۲۰
۱
ما مست شراب لعل یاریم
مخمور دو چشم پرخماریم
۲
چون زلف خوش تو بی سکونیم
چون حسن رخ تو برقراریم
۳
ما دیده بروی دوست داریم
از حور و بهشت یاد ناریم
۴
دست از دو جهان اگر بشوییم
با تو نفسی اگر برآریم
۵
از بهر نثار مقدم تو
جان و دل سروران بیاریم
۶
از بهر تفاخر دو عالم
خود را سک کوی تو شماریم
۷
گفتی به چه گشته مقید؟
پابسته بزلف تابداریم
۸
چون پرتو روی یار دیدیم
از هستی خویش برکناریم
۹
تا واله حسن جانفزاییم
پروای خود و جهان نداریم
۱۰
مستیم و خراب و لاابالی
حیران جمال آن نگاریم
۱۱
با درد خوشیم ای اسیری
با او چو همیشه یار غاریم
نظرات