
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۲۹
۱
ای دل ز جفای او چو نالی هر دم
کز ناله بخاطرش نشیند گردم
۲
در جان غم عشق او نهان باید داشت
تا بردگران عیان نگردد دردم
نظرات