اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۵

۱

درد عشقش مرهم جان منست

کفر عشقش عین ایمان منست

۲

بی سرو سامان شدن در عشق دوست

هم بجان او که سامان منست

۳

آیت دیوانگی و عاشقی

گوبیا خود خاص درشان منست

۴

در نظربازی و قلاشی کنون

در همه آفاق دستان منست

۵

جمله ذرات جهان تابان چو ماه

ز آفتاب روی جانان مست

۶

قسم زاهد چیست زهدست و ریا

رندی و معشوق و می زان منست

۷

چون سمند عشق دارم در رکاب

تا ابد هر لحظه جولان منست

۸

درد درد عشق جانانست و بس

در دو عالم آنچه درمان منست

۹

شاهد جان با اسیری شد یکی

ساقیا می ده که دوران منست

تصاویر و صوت

نظرات