
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۸
۱
مائیم و عشق و مهر و وفا هر کجا که هست
معشوق و ناز و جور و جفا هرکجا که هست
۲
زاهد به آرزوی بهشت است و حور عین
عاشق در اشتیاق لقا هرکجا که هست
۳
گر معتکف بکعبه و گر ساکنم به دیر
با ماست مونس دل ما هرکجا که هست
۴
صاحب نظر که دیده بروی تو باز کرد
بیند عیان جمال ترا هر کجا که هست
۵
یکذره نیست کز می عشق تو مست نیست
هشیار کو بماش نما هر کجا که هست
۶
تا پرتو جمال تو دیدم بچشم جان
هستم بیاد روی شما هرکجا که هست
۷
ای دل چو مست باده وصلی و بیخودی
میگو بخاص و عام صلا هرکجا که هست
۸
پرگاروار باش بره آهنین قدم
در جست وجوی اهل خدا هر کجا که هست
۹
زاندم که دید چان اسیری جمال دوست
باشد انیس نور و صفا هر کجا که هست
نظرات