عسجدی

عسجدی

شمارهٔ ۲ - از تغزلات

۱

عسکری شکر بود تو گو بیا می شکرم

ای نموده ترش روی ار جا بد این شوخی ترا

۲

از که آمختی نهادن شعرهائی شوخ چم

گر برستی شاعران هرگز نبودی آشنا

۳

کشه بربندی گرفتی در گدائی سرسری

از تبار خود که دیدی کشه ای بر بند دا

۴

هر زمان از نفغ تو ای زاده سگ بترکم

تا شنیدم من که از من می نهی شعر و نوا

۵

پل بکوش اندر بکفت و آبله شد کابلیج

از بسی غم‌ها ببسته عمر گل پا را بپا

تصاویر و صوت

نظرات