عسجدی

عسجدی

شمارهٔ ۳۵ - قصیده در شکایت از روزگار و یاد احباب

۱

فغان ز دست ستمهای گنبد دوار

فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار

۲

چه اعتبار بر این اختران نامعلوم

چه اعتماد بر این روزگار ناهموار

۳

جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر

از آن بهر زه شکایت نمی کنند احرار

۴

دلا چو صورت حال زمانه می بینی

سزد اگر بدر آئی ز پرده پندار

۵

طمع مدار که با تو وفا کند دوران

که با کسی بفسون مهربان نگردد مار

۶

کجا شدند بزرگان دین که می کردند

ز نوک خامه گهر بر سر زمانه نثار

۷

کجا شدند حکیمان کاردان کریم

که بر لباس بقاشان نه پود ماند و نه تار

۸

چرا ز پای در آمد درخت باغ هنر

بموسمی که ز سر تازه می شود اشجار

۹

بساز کار قیامت بقوت ایمان

بشوی روی طبیعت بآب استغفار

تصاویر و صوت

دیوان استاد عسجدی مروزی به تصحیح طاهری شهاب - عسجدی مروزی - تصویر ۳۱

نظرات