
عسجدی
شمارهٔ ۶۷ - در وصف آتش و مدح سلطان محمود
۱
بفروز و بسوز پیش خویش امشب
چندان که توان ز عود و از چندن
۲
ز آن آتش کز بلندی بالا
مر ابر بلند را کند روزن
۳
وز ابر چو سر برون زند نورش
چون ماه بر آسمان زند خرمن
۴
ماند تن او به بسدین ابری
وز قطره چکان چو ذره گون ارزن
۵
هر قطره زر کز او جدا گردد
چون سیم فرو فتد به پیرامن
۶
باز از حرکات چون بیاساید
از لاله ستانش بر دمد سوسن
۷
آنجا که حسام او نماید روی
از خون عدو شود گیا روین
۸
تا پیل چو یک بریشم پیله
اندر نشود به چشمه سوزن
۹
شاها تو بزیر فر یزدانی
بدخواه تو زیردست اهریمن
تصاویر و صوت

نظرات