عسجدی

عسجدی

شمارهٔ ۹۴ - مثنویات

۱

چو آمد گه زادن زن فراز

بکشکینه گرمش آمد نیاز

۲

من و زن در آن خانه تنها و بس

مرا گفت کی شوی، فریادرس

۳

اگر شوربائی بچنگ آوری

من مرده را باز رنگ آوری

۴

چو نااهل را قدر گردد بلند

نباشد چو آزاده هوشمند

۵

اگر چه چنارست برگش بزرگ

نباشد در آن نفع برگ تورک

۶

خدایا تو این جمله را دست گیر

ورستاد جودت ز ما وامگیر

۷

بزخمی کزوغ ورا خرد کرد

همین حرب سازند مردان مرد

۸

مرد را کرد گردن و سر و پشت

کوفته سر به سر به کاج و به مشت

تصاویر و صوت

نظرات