
حکیم سبزواری
شمارهٔ ۱۴۱
۱
آنکه شیران را کشیدی در شطن
وآن که پیلان را نشاندی در عطن
۲
وآن که جا کردی به فرق فرقدین
بلکه بالاتر ز فرقد یا پرن
۳
نی همین اقلیم ظاهر را شه است
هست میر ما ظهر مع ما بطن
۴
نی همین مهر جهان را صورت است
ملک معنی را بود پرتوفکن
۵
خاتم الملک سمی الخاتم
قلبه مرآت ذات ذی المنن
۶
الذی خیر القرون قرنه
قرن ذی القرنین و الویس قرن
۷
شاهدان کآورده تاریخ جلوس
عهدهٔ خیر قرون کلک من
۸
چون نهد در رزمگه پا خصم را
در بنای هستی افتد بومهن
۹
در خراسان یک شرر قهرش کنند
مرغزاران هری شد مرغزن
۱۰
چارمین شاه است از قاجار کو
علت غائی بود زان چار تن
۱۱
شد چهل سال و نگفت اسرار مدح
لیک حسن شه بود پیمانشکن
نظرات