
حکیم سبزواری
شمارهٔ ۱۴۷
۱
از بهترین سلالهٔ آدم توئی بهین
بر مهترین کلالهٔ حوا توئی مهین
۲
در خاتم رسالتی ای ختم انبیا
همچو نگین به خاتم و چون نقش درنگین
۳
تو بَدرِ ازهری و همه انبیا سُها
تو مهر انوری و نجومند مرسلین
۴
بحر است علم و طفل دبستانت ار بود
آن بحر بیکران و پر از لؤلؤ ثمین
۵
پیشت خرد زدانش اگردم زند چنانست
کاید مگس بعرصهٔ عنقا کند طنین
۶
اندر بیان بدیع معانی حکمتت
چون در شکر حلاوت و شهد اندر انگبین
۷
از شوق ذروهٔ تو فلاطون فیلسوف
مست و خراب بوده و چون باده خم نشین
۸
اسرار در جمال و جلال تو فانی است
صل علیک ثم علی آل اجمعین
نظرات