
حکیم سبزواری
شمارهٔ ۱۶۳
۱
صبا برگو بآن شیرین که گاهی
چه باشد گر کنی برمانگاهی
۲
اگر بر ما گدایان رحمت آری
تو کاندر کشور دل پادشاهی
۳
مدام از عمر برخوردار باشی
اجب ربی رجائی یا الهی
۴
جفا از حد مبر جانا که ترسم
بسوزانم دو عالم را به آهی
۵
ز بیم مدعی تا چند و تا کی
رود دلبر به راهی من براهی
۶
ره دل زد بصورت خوش بیانی
دهد چشمش بدین معنی گواهی
۷
خدا را زان بت خونخوار پرسید
که اسرار حزین دارد گناهی
نظرات