
حکیم سبزواری
شمارهٔ ۲۱
۱
سینه بشوی از علوم زاده سینا
نور و سنائی طلب ز وادی سینا
۲
یار عیانست بی نقاب در اعیان
لیک دراعین کجا است دیده بینا
۳
ساغر مینا ز دست پیر مغان گیر
چند خوری غم بزیر گنبد مینا
۴
طعنه بویس و قرن زنی و قرین است
دیو و ددت قرنها و ساء قرینا
۵
نیست رواماقرین ظلمت دیجور
روی تو عالم فروغ ماه جبینا
۶
پرتو مهر از فلک بخاک گرافتد
خود چه شود عیسیا سپهر مکینا
۷
یک نفس ای خاک راه دوست خدا را
بر سر اسرار زار خاک نشین آ
تصاویر و صوت

نظرات