
حکیم سبزواری
شمارهٔ ۴۵
۱
نی رحم ترا باین فکار است
نی بی تو مرا دمی قرار است
۲
کی یاد کنی ز بلبل خویش
ای گُل که ترا چو من هزار است
۳
پیشت دُر اشک مردم چشم
ساقط ز محل اعتبار است
۴
تو عهد شکسته ای و مارا
پیمان محبّت استوار است
۵
ای تیر کمان ابروی دوست
مرغ دل ما در انتظار است
۶
در آینه تا نشسته نقشت
بر آینهٔ دلم غبار است
۷
تا شانه بزلفت آشنا شد
دل چاک ز رشک شانه دار است
۸
پرسی چو ز بیقراری ما
اسرار تو بر همان قرار است
نظرات