
حکیم سبزواری
شمارهٔ ۵
۱
دل بسته نقش چهرهٔ دلدار خویش را
دارد دیار صورت دیار خویش را
۲
هم تیره طبع خاکی و هم نور نور پاک
بنگر ز خویش نور خود و نار خویش را
۳
پیمان همی شکستی و بیگانه خوشدی
ز اغیار فرق می نکنی یار خویش را
۴
بر خویش بود عاشقو آیینه خانه ساخت
تا بنگرد در آینه دیدار خویش را
۵
بیرون ز پرده نقد و متاع جهان نمود
در پرده ساخت رونق بازار خویش را
۶
تجدید عهد بندگی خواجه خواجگی است
تا کی زیاد بردهٔ اقرار خویش را
۷
در خویشتن بدید عیان شاهد الست
هر کو درید پرده پندار خویش را
۸
در سرّ دل نهان بودت مهر ذات لیک
با چشم سر ندید کس انوار خویش را
۹
اسرار خویش اگر طلبی طرح کن دوکون
جز این کسی نیافته اسرار خویش را
تصاویر و صوت

نظرات