
حکیم سبزواری
شمارهٔ ۶۵
۱
ای نقش چکل چو گل محدث
لم تحلف ان تفی و تحنث
۲
از هجر رخ تو تلخکامم
عن منطق المنی تحدث
۳
تنیت لی الشباب عمری
لوفزت بشعرک المثلث
۴
ای آنکه قیامتی ز قامت
من هجرک کم اموت ابعث
۵
عاید به تو است هر ضمیری
ان ذکر لهجنا وانث
۶
هرچند مقصریم رحم آر
حتی تم علی الفراق امکث
۷
هنگام تفرج است برخیز
الریح مع الغصون یعبث
۸
پیمانشکن است یار اسرار
بالوصل معاهد و نیکث
نظرات