
حکیم سبزواری
شمارهٔ ۷۴
۱
تشنهٔ نوش لبت چشمهٔ حیوان چکند
خفتهٔ خاک درت روضهٔ رضوان چه کند
۲
آن که از خاک نشینانِ درِ اهل دل است
تخم جم کی نگرد ملک سلیمان چه کند
۳
هرکه گردید بدور حرم اهل صفا
ننگرد صف صفا قطع بیابان چه کند
۴
لذت چاشنی عشق تو هر کس که برد
عافیت میشودش درد تو درمان چه کند
۵
گیرم ای شوخ دل سوخته با جور تو ساخت
با جفای فلک و طعن رقیبان چه کند
۶
عندلیبان چمن گل بشما ارزانی
دل غمدیدهٔ ما سیر گلستان چه کند
۷
قوت بازوی عشق و دل مسکین هیهات
صید پیداست که در پنجهٔ شیران چه کند
۸
گیرم آن شه ز کرم داد مرا فیض حضور
دل باین تیرگی و موجب حرمان چه کند
۹
پای رفتار نمانده است و زبان گفتار
دیگر اسرار بجز ناله و افغان چه کند
تصاویر و صوت

نظرات