
حکیم سبزواری
شمارهٔ ۹۰
۱
گر آسمان دو سه روزی بمدعا گردد
بود که گوشه چشمی بسوی ما گردد
۲
نشستهام برهت روز و شب بامیدی
که خاک راه توام بلکه توتیا گردد
۳
اگر تو زهر چشانی مرا بود تریاق
وگر تو درد رسانی مرا دوا گردد
۴
ز غنچه لبش ار عقده دلم نگشاد
کیم نسیم بهاری گره گشاه گردد
۵
همین نه بلبل دستانسرایت اسرار است
که بر سراغ تو در هر چمن صبا گردد
نظرات