حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

شمارهٔ ۹۹

۱

گل می دمد ز شاخ و وزد باد نوبهار

ساقی تفقدی کن و جامی ز می بیار

۲

در کشتزار حسن رخش سبزه میدمد

رخش نظر بر آن بتفرج بسبزه زار

۳

یک صفحه از صحیفهٔ حسنت بود بهشت

در باب شرح وصل تو فصلی است نوبهار

۴

دریای خون بسینهٔ ما موج میزند

منعم مکن ز گریه که نبود باختیار

۵

محرم نبود مردم چشمم به روز وصل

شد دیده دجله ها که رود غیر برکنار

۶

از سرّ آن دهان همه اسرار شد و جود

زان سبزه زار خط بشد این خطه سبزوار

تصاویر و صوت

نظرات