عطار

عطار

بخش ۱۳ - الحکایه و التمثیل

۱

عزیزی گفت از عرش دل افروز

خطاب آید بخاک تیر هر روز

۲

که آخر از خدا آنجا خبر نیست

خبر ده زانکه نتوان بی خبر زیست

۳

همه حیران و سرگردان بماندیم

درین وادی بی پایان بماندیم

۴

که می‌داند که حال رفتگان چیست

بخاک اندر خیال خفتگان چیست

۵

همه رفتند پر سودا دماغی

فرو مردند چون روشن چراغی

۶

همه چون حلقه بر درماندگانیم

همه در کار خود درماندگانیم

۷

زهی دردی که درمانی ندارد

زهی راهی که پایانی ندارد

۸

به یک ره هیچ کس را هیچ ره نیست

که جز در پایه بودن دست گه نیست

۹

که داند تا چه شربتهای پر زهر

به کام ما فرود آمد ازین قهر

تصاویر و صوت

منتخب اشعار شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری (غزلیات، قصاید، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، اسرار نامه، خسرو نامه، مختار نامه) به اهتمام و تصحیح دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۴۵۲

نظرات