
عطار
بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
۱
یکی دیوانهای اِستاد در کوی
جهانی خلق میرفتند هر سوی
۲
فغان برداشت این دیوانه ناگاه
که از یک سوی باید رفت و یک راه
۳
به هر سویی چرا باید دویدن؟!
به صد سو هیچ جا نتوان رسیدن
۴
تویی با یک دل ای مسکین و صد یار
به یک دل چون توانی کرد صد کار؟
۵
چو در یکدل بوَد صدگونه کارت
تو صددل باش اندر عشقِ یارت
تصاویر و صوت


نظرات