عطار

عطار

بخش ۵ - الحکایه و التمثیل

۱

عزیزی بر لب دریا باستاد

نظر از هر سوی دریا فرستاد

۲

یکی دریا همی دید آرمیده

یکی فطرت بحدش نارسیده

۳

بدریا گفت ای بس بی نهایت

ز آرام تو می‌ترسم بغایت

۴

که گرموجی برآید یک دم از تو

بسی کشتی که افتد بر هم از تو

تصاویر و صوت

نظرات