
عطار
بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
۱
به چین شد پیش پیری مرد هوشیار
که ما را از حقیقت کن خبردار
۲
جوابش داد آن پیر طریقت
که ده جزوست در معنا حقیقت
۳
بگویم با تو گر نیکو نیوشی
یکی کم گفتنست و نُه خموشی
۴
ز خاموشیست بر دستِ شهان باز
که بلبل در قفس مانَد ز آواز
۵
اگر در تن زدن جانت کند خوی
شود هر ذرهای با تو سخنگوی
۶
چو چشمه تا به کی در جوش باشی ؟
که دریا گردی ار خاموش باشی
۷
درین دریا به گوهر هر که ره داشت
به غواصیش باید دم نگه داشت
تصاویر و صوت

نظرات