عطار

عطار

بخش ۳۴ - نصیحت پذیرفتن موش خوار

۱

ز من پندی فرا گیر ای خردمند

عتاب و خشم را بر پای نه بند

۲

کلاه فاقه را بر فرق سر نه

بدان حرصی که باشد کمترش ده

۳

ز قهرش دیدهٔ پر فتنه بر دوز

چو باد انش به بی خوابی بیاموز

۴

مسلط کن برو صیاد خود را

بجای نان مده پالوده بد را

۵

گر او را خوار کردی همچو یوسف

عزیز مصر کردی همچو یوسف

۶

ببسته سدهٔ فر سعادت

بیان عالم الغیب و شهادت

۷

مشعبد وار زیر حقه دارد

نه چندان مهره کانراکس شمارد

۸

بهر یاری که وقتش اقتضا کرد

بدزدد مهرهٔ عمر زن و مرد

۹

همی گردند پیاپی گردش او

دو چاکر در رهش رومی و هندو

۱۰

زمین سفلیان را آسمان است

سرای علویان را آستان است

۱۱

بگوش هوش بشنو این سخن را

فدای این سخن کن جان و تن را

۱۲

چو فرصت هست کاری بیشتر بود

پشیمانی گر آید کی کند سود

۱۳

چراغ دل ز شمع جان برافروز

اصول علم استادان بیاموز

۱۴

به جان گر خدمت استاد کردی

ز خدمت برخوری استاد گردی

۱۵

ولی اندیشهٔ تو آن ندارد

معما گفتن تو جان ندارد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
رسته
۱۳۸۸/۰۴/۰۶ - ۰۳:۲۳:۱۱
بیت: 4غلط: بالودهدرست: پالودهنوع غلط: تایپی
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد با تذکر این نکته که غلط اصلاً «بالوه» بود نه «بالوده».