
عطار
غزل شمارهٔ ۱۰
۱
در دلم بنشستهای بیرون میا
نی برون آی از دلم در خون میا
۲
چون ز دل بیرون نمیآیی دمی
هر زمان در دیده دیگرگون میا
۳
چون کست یک ذره هرگز پی نبرد
تو به یک یک ذره بوقلمون میا
۴
غصهای باشد که چون تو گوهری
آید از دریا برون بیرون میا
۵
سرنگون غواص خود پیش آیدت
تو ز فقر بحر در هامون میا
۶
گر پدید آیی دو عالم گم شود
بیش از این ای لولو مکنون میا
۷
نی برون آی و دو عالم محو کن
گو برون از تو کسی اکنون، میا
۸
چون تو پیدا میشوی گم میشوم
لطف کن وز وسع من افزون میا
۹
چون به یک مویت ندارم دست رس
دست بر نه برتر از گردون میا
۱۰
چون ز هشیاری به جان آمد دلم
بیشرابی پیش این مجنون میا
۱۱
بدرهٔ موزون شعرت ای فرید
بستهٔ این بدرهٔ موزون میا
تصاویر و صوت

نظرات
نادر..
هیچکس بی نام
مریم
فرید حامد