
عطار
غزل شمارهٔ ۱۰۲
۱
ای دلشده دلربای من کیست
از جای شدم به جای من کیست
۲
بیگانه شدم ز هر دو عالم
واگه نه که آشنای من کیست
۳
ره گم کردم درین بیابان
کو رهبر و رهنمای من کیست
۴
جان میکاهم درین ره دور
پیک ره جانفزای من کیست
۵
صد بار بریختند خونم
در عهدهٔ خونبهای من کیست
۶
هر دم گرهی عظیم افتد
در پرده گرهگشای من کیست
۷
صد کار فتاده هر کسی را
غمخوارهٔ من برای من کیست
۸
محرومم ازین طلب که دارم
مطلوب حرمسرای من کیست
۹
گر من سجلی کنم درین کار
جز زردی رخ گوای من کیست
۱۰
بر گفت فرید ماجرایی
اشنودهٔ ماجرای من کیست
تصاویر و صوت

نظرات