عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۱۷۶

۱

قد تو به آزادی بر سرو چمن خندد

خط تو به سرسبزی بر مشک ختن خندد

۲

تا یاد لبت نبود گلهای بهاری را

حقا که اگر هرگز یک گل ز چمن خندد

۳

از عکس تو چون دریا از موج برآرد دم

یاقوت و گهر بارد بر در عدن خندد

۴

گر کشته شود عاشق از دشنهٔ خونریزت

در روی تو همچون گل از زیر کفن خندد

۵

چه حیله نهم برهم چون لعل شکربارت

چندان که کنم حیله بر حیلهٔ من خندد

۶

تو هم‌نفس صبحی زیرا که خدا داند

تا حقهٔ پر درت هرگز به دهن خندد

۷

من هم‌نفس شمعم زیرا که لب و چشمم

بر فرقت جان گرید بر گریهٔ تن خندد

۸

عطار چو در چیند از حقهٔ پر درت

در جنب چنان دری بر در سخن خندد

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۲۴۰

نظرات