
عطار
غزل شمارهٔ ۱۹۹
۱
چون شراب عشق در دل کار کرد
دل ز مستی بیخودی بسیار کرد
۲
شورشی اندر نهاد دل فتاد
دل در آن شورش هوای یار کرد
۳
جامهٔ دریوزه بر آتش نهاد
خرقهٔ پیروزه را زنار کرد
۴
هم ز فقر خویشتن بیزار شد
هم ز زهد خویش استغفار کرد
۵
نیکوییهائی که در اسلام یافت
بر سر جمع مغان ایثار کرد
۶
از پی یک قطره درد درد دوست
روی اندر گوشهٔ خمار کرد
۷
چون ببست از هر دو عالم دیده را
در میان بیخودی دیدار کرد
۸
هستی خود زیر پای آورد پست
وز بلندی دست در اسرار کرد
۹
آنچه یافت از یاری عطار یافت
وآنچه کرد از همت عطار کرد
تصاویر و صوت



نظرات