
عطار
غزل شمارهٔ ۲۰
۱
ای شکر خوشهچین گفتارت
سرو آزاد کرد رفتارت
۲
بس که طوطی جان بزد پر و بال
ز اشتیاق لب شکر بارت
۳
خار در پای گل شکست هزار
ز آرزوی رخ چو گلنارت
۴
هر شبی با هزار دیده سپهر
مانده در انتظار دیدارت
۵
لعل از جان بشسته دست به خون
شده مبهوت جزع خونخوارت
۶
نرگس تر که ساقی چمن است
حلقه در گوش چشم مکارت
۷
هرکه را از هزار گونه جفا
دل ببردی بهجان گرفتارت
۸
بحر از آن جوش میزند لب خشک
که بدیدست در شهوارت
۹
آسمان میکند زمین بوست
زانکه سرگشته گشت در کارت
۱۰
گشت دندان عاشقان همه کند
زانکه بس تیز گشت بازارت
۱۱
بر دل و جان من جهان مفروش
که به جان و دلم خریدارت
۱۲
بر بناگوش توست حلقهٔ زلف
حلقه در گوش کرده عطارت
تصاویر و صوت


نظرات
سبحان گودرزی