عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۲۱۲

۱

خطت خورشید را در دامن آورد

ز مشک ناب خرمن خرمن آورد

۲

چنان خطت برآوردست دستی

که با خورشید و مه در گردن آورد

۳

کله‌دار فلک از عشق خطت

چو گل کرده قبا پیراهن آورد

۴

خط مشکینت جوشی در دل انداخت

لب شیرینت جوشی در من آورد

۵

فلک را عشق تو در گردش انداخت

جهان را شوق تو در شیون آورد

۶

ندانم تا فلک در هیچ دوری

به خوبی تو یک سیمین‌تن آورد

۷

فلک چون هر شبی زلف تو می‌دید

که چندین حلقهٔ مردافکن آورد

۸

ز چشم بد بترسید از کواکب

سر زلف تو را چوبک‌زن آورد

۹

از آن سر رشته گم کردم که رویت

دهانی همچو چشم سوزن آورد

۱۰

از آن سرگشته دل ماندم که لعلت

گهر سی‌دانه در یک ارزن آورد

۱۱

ز بهر ذره‌ای وصل تو هر روز

اگر خورشید وجهی روشن آورد

۱۲

چون آن ذره نیافت از خجلت آن

فرو شد زرد و سر در دامن آورد

۱۳

دل عطار در وصلت ضمیری

به اسرار سخن آبستن آورد

تصاویر و صوت

دیوان عطار نیشابوری (قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات و فتوت نامه) حواشی و تعلیقات م. درویش - فریدالدین عطار نیشابوری - تصویر ۲۷۱
دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۲۶۲
دیوان عطار به اهتمام و تصحیح تقی تفضلی - فرید الدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۲۵۵

نظرات