
عطار
غزل شمارهٔ ۲۵۵
۱
گر در صف دین داران دین دار نخواهم شد
از بهر چه با رندان در کار نخواهم شد
۲
شد عمر و نمیبینم از دین اثری در دل
وز کفر نهاد خویش دیندار نخواهم شد
۳
کی فانی حق باشم بی قول اناالحق من
کز عشق چو مشتاقان بردار نخواهم شد
۴
دانم که نخواهم یافت از دلبر خود کامی
تا من ز وجود خود بیزار نخواهم شد
۵
ای ساقی جان میده کاندر صف قلاشان
این بار چو هر باری بیبار نخواهم شد
۶
از یک می عشق او امروز چنان مستم
کز مستی آن هرگز هشیار نخواهم شد
۷
تا دیده خیال او در خواب همی بیند
از خواب خیال او بیدار نخواهم شد
۸
هرچند که عطارم لیکن به مجاز است این
بی عطر سر زلفش عطار نخواهم شد
تصاویر و صوت




نظرات
علی علیمردانی
Polestar