عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۳۰

۱

اینت گم گشته دهانی که توراست

وینت نابوده میانی که توراست

۲

از دو چشم تو جهان پرشور است

اینت شوریده جهانی که توراست

۳

جادوان را به سخن خشک کنی

خه زهی چرب‌زبانی که توراست

۴

آخر این ناز تو هم در گذرد

چند مانده است زمانی که توراست

۵

گفتی از من شکری باید خواست

اینت آشفته دهانی که توراست

۶

چون بهای شکرت صد جان است

چه کنم نیمهٔ جانی که توراست

۷

مده ای ماه کسی را شکری

که شکر هست زبانی که توراست

۸

خط معزولی حسن تو دمید

سست ازآن گشت عنانی که توراست

۹

قیر شد گرد رخت غالیه گون

خطت از غالیه دانی که توراست

۱۰

چون خط او بدمد ای عطار

کم شود آه و فغانی که توراست

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۱۵۶

نظرات