
عطار
غزل شمارهٔ ۳۱۳
۱
سر مستی ما مردم هشیار ندانند
انکار کنان شیوهٔ این کار ندانند
۲
در صومعه سجاده نشینان مجازی
سوز دل آلودهٔ خمار ندانند
۳
آنان که بماندند پس پردهٔ پندار
احوال سراپردهٔ اسرار ندانند
۴
یاران که شبی فرقت یاران نکشیدند
اندوه شبان من بییار ندانند
۵
بی یار چو گویم بودم روی به دیوار
تا مدعیان از پس دیوار ندانند
۶
سوز جگر بلبل و دلتنگی غنچه
بر طرف چمن جز گل و گلزار ندانند
۷
جمعی که بدین درد گرفتار نگشتند
درمان دل خستهٔ عطار ندانند
تصاویر و صوت

نظرات
مازیار