عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۳۱۶

۱

آنها که در حقیقت اسرار می‌روند

سرگشته همچو نقطهٔ پرگار می‌روند

۲

هم در کنار عرش سرافراز می‌شوند

هم در میان بحر نگونسار می‌روند

۳

هم در سلوک گام به تدریج می‌نهند

هم در طریق عشق به هنجار می‌روند

۴

راهی که آفتاب به صد قرن آن برفت

ایشان به حکم وقت به یکبار می‌روند

۵

گر می‌رسند سخت سزاوار می‌رسند

ور می‌روند سخت سزاوار می‌روند

۶

در جوش و در خروش از آنند روز و شب

کز تنگنای پردهٔ پندار می‌روند

۷

از زیر پرده فارغ و آزاد می‌شوند

گرچه به پرده باز گرفتار می‌روند

۸

هرچند مطلقند ز کونین و عالمین

در مطلقی گرفتهٔ اسرار می‌روند

۹

بار گران عادت و رسم اوفکنده‌اند

وآزاد همچو سرو سبکبار می‌روند

۱۰

چون نیست محرمی که بگویند سر خویش

سر در درون کشیده چو طومار می‌روند

۱۱

چون سیر بی نهایت و چون عمر اندک است

در اندکی هر آینه بسیار می‌روند

۱۲

تا روی که بود که به بینند روی دوست

روی پر اشک و روی به دیوار می‌روند

۱۳

بی وصف گشته‌اند ز هستی و نیستی

تا لاجرم نه مست و نه هشیار می‌روند

۱۴

از ذات و از صفات چنان بی صفت شدند

کز خود نه گم شده نه پدیدار می‌روند

۱۵

از مشک این حدیث مگر بوی برده‌اند

بر بوی آن به کلبه عطار می‌روند

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات و قصاید عطار به کوشش دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۳۰۱
دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۳۲۶
دیوان عطار به اهتمام و تصحیح تقی تفضلی - فرید الدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۳۴۳
دیوان عطار نیشابوری (قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات و فتوت نامه) حواشی و تعلیقات م. درویش - فریدالدین عطار نیشابوری - تصویر ۳۳۲

نظرات

user_image
نادر..
۱۳۹۷/۰۲/۲۶ - ۲۰:۲۸:۳۷
بار گران عادت و رسم اوفکنده‌اندوآزاد همچو سرو سبکبار می‌روند...