عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۳۳۵

۱

دل به امید وصل تو باد به دست می‌رود

جان ز شراب شوق تو باده‌پرست می‌رود

۲

از می عشق جان ما یافت ز دور شمه‌ای

زیر زمین به بوی آن با دل مست می‌رود

۳

از می عشق ریختن بر دل آدم اندکی

از دل او به هر دلی دست به دست می‌رود

۴

رخ بنمای گه گهی کز پی آرزوی تو

بر دل و جان عاشقان سخت شکست می‌رود

۵

در ره تو رونده را در قدم نخستمین

نیست به نیست می‌فتد هست به هست می‌رود

۶

بالغ راه کی شوی چون ندهی به دوست جان

گرچه ز سال عمر تو پنجه و شصت می‌رود

۷

گم شده‌ای فرید تو بازکش این زمان عنان

کافر چرخ ازین سخن سر زده پست می‌رود

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات و قصاید عطار به کوشش دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۳۱۶
دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۳۳۷
دیوان عطار به اهتمام و تصحیح تقی تفضلی - فرید الدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۳۵۹
منتخب اشعار شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری (غزلیات، قصاید، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، اسرار نامه، خسرو نامه، مختار نامه) به اهتمام و تصحیح دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۱۳۲

نظرات

user_image
محمد مهدی
۱۳۹۵/۱۱/۱۲ - ۰۷:۱۸:۳۴
بیت سوم جای ریختن باید ریختی جایگزین بشهاز می عشق ریختی در دل آدم اندکی...
user_image
سید محسن
۱۴۰۰/۰۵/۲۵ - ۰۸:۲۸:۱۴
چون از ابتدای غزل کسی مخاطب نیست و غزل روایتگر است پس همان ریختن درست است در حقیقت باید (ریخته اند)باشد که بنا به ضرورت شعر ریختن آمده است