عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۳۵۳

۱

سر زلف دلستانت به شکن دریغم آید

صفت بر چو سیمت به سمن دریغم آید

۲

من تشنه زان نخواهم ز لب خوشت شرابی

که حلاوت لب تو به دهن دریغم آید

۳

مرساد هیچ آفت به تن و به جانت هرگز

که به جان فسوس باشد که به تن دریغم آید

۴

تن کشتگان خود را به میان خون رها کن

که چنان تنی درین ره به کفن دریغم آید

۵

ز فرید می‌نیاید سخن لب تو گفتن

که لب شکر فشانت به سخن دریغم آید

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۳۴۸
دیوان عطار به اهتمام و تصحیح تقی تفضلی - فرید الدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۳۷۴

نظرات

user_image
نادر..
۱۳۹۶/۰۶/۲۱ - ۰۶:۵۸:۵۱
منِ تشنه زان نخواهم ز لب خوشت شرابیکه حلاوت لب تو به دهن دریغم آید..