عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۳۶۱

۱

آن ماه برای کس نمی‌آید

کو با غم خویش بس نمی‌آید

۲

در آینه روی خویش می‌بیند

در دام هوای کس نمی‌آید

۳

گر تو به هوس جمال او خواهی

او در طلب و هوس نمی‌آید

۴

جانا ره عشق چون تو معشوقی

در زیر تک فرس نمی‌آید

۵

در وادی بی‌نهایت عشقش

سیمرغ به یک مگس نمی‌آید

۶

هرگز نشوی تو هم نفس کس را

کانجا که تویی نفس نمی‌آید

۷

خورشید بلند را چه کم بیشی

کش سایه ز پیش و پس نمی‌آید

۸

چون در قعر است در وصل تو

جز بر سر آب خس نمی‌آید

۹

در پای فراق تو شوم پامال

چون وصل تو دسترس نمی‌آید

۱۰

عطار که چینهٔ تو می‌چیند

مرغی است که در قفس نمی‌آید

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۳۵۳

نظرات

user_image
مریم
۱۳۹۷/۱۱/۱۶ - ۱۸:۲۸:۰۸
نه اِعراب نه ویرگول و نه علامت سوال، لطفا نشانه های دستوری را لحاظ کنید تا اشعار درست خوانده و درک شوند