عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۳۹

۱

عزیزا هر دو عالم سایهٔ توست

بهشت و دوزخ از پیرایهٔ توست

۲

تویی از روی ذات آیینهٔ شاه

شه از روی صفاتی آیهٔ توست

۳

که داند تا تو اندر پردهٔ غیب

چه چیزی و چه اصلی مایهٔ توست

۴

تو طفلی وانکه در گهوارهٔ تو

تو را کج می‌کند هم دایهٔ توست

۵

اگر بالغ شوی ظاهر ببینی

که صد عالم فزون‌تر پایهٔ توست

۶

تو اندر پردهٔ غیبی و آن چیز

که می‌بینی تو آن خود سایهٔ توست

۷

برآی از پرده و بیع و شرا کن

که هر دو کون یک سرمایهٔ توست

۸

تو از عطار بشنو کانچه اصل است

برون نی از تو و همسایهٔ توست

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۱۶۲
دیوان غزلیات و قصاید عطار به کوشش دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۹۵
دیوان عطار نیشابوری (قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات و فتوت نامه) حواشی و تعلیقات م. درویش - فریدالدین عطار نیشابوری - تصویر ۱۷۷

نظرات

user_image
نادر..
۱۳۹۷/۰۳/۰۸ - ۱۲:۳۵:۰۳
اگر بالغ شوی ظاهر ببینی..
user_image
انیس
۱۳۹۹/۰۵/۳۰ - ۲۳:۲۶:۴۴
در
پاسخ به نادراشاره به علمیون واقع گرا است که فقط واقعیت رو دیده و به حقیقت اعتقادی ندارند
user_image
..
۱۳۹۹/۰۵/۳۱ - ۱۳:۵۰:۰۴
درود و سپاس انیس گرامیپیش‌تر نادر.. بودماین غزل بر توجه به حقیقت وجود تاکید دارد و آن زمانی ظاهر و آشکار می‌گردد که به بلوغ معرفتی رسیده‌باشیمدر مصرعی که بدان اشاره نموده‌ام، ظاهر به معنای آشکار است و پرسشی نداشته‌ام..