عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۴۱۲

۱

جان ز مشک زلف دلم چون جگر مسوز

با من بساز و جانم ازین بیشتر مسوز

۲

هر روز تا به شب چو ز عشق تو سوختم

هر شب چو شمع زار مرا تا سحر مسوز

۳

مرغ توام به دست خودم دانه‌ای فرست

زین بیش در هوای خودم بال و پر مسوز

۴

چون آرزوی وصل توام خشک و تر بسوخت

در آتش فراق، خودم خشک و تر مسوز

۵

چون دل ببردی و جگر من بسوختی

با دل بساز و بیش ازینم جگر مسوز

۶

یکبارگی چو می‌بنسوزی مرا تمام

هر روزم از فراق به نوعی دگر مسوز

۷

جانم که زآرزوی لبت همچو شمع سوخت

چون عود بی‌مشاهدهٔ آن شکر مسوز

۸

عطار را اگر نظری بر تو اوفتد

این نیست ور بود نظرش در بصر مسوز

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۳۸۷
دیوان عطار به اهتمام و تصحیح تقی تفضلی - فرید الدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۴۲۹
دیوان عطار نیشابوری (قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات و فتوت نامه) حواشی و تعلیقات م. درویش - فریدالدین عطار نیشابوری - تصویر ۳۹۷

نظرات