عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۴۱۴

۱

چند جویی در جهان یاری ز کس

یک کست در هر دو عالم یار بس

۲

تو چو طاوسی بدین ره در خرام

کاندرین ره کم نیایی از مگس

۳

مرد باش و هر دو عالم ده طلاق

پای در نه زانکه داری دست رس

۴

گر برآری یک نفس بی عشق او

از تو با حضرت بنالد آن نفس

۵

هر نفس سرمایهٔ صد دولت است

تا کی اندر یک نفس چندین هوس

۶

سرنگونساری تو از حرص توست

باز کش آخر عنان را باز پس

۷

تا ز دانگی دوست تر داری دودانگ

نیستی تو این سخن را هیچ کس

۸

گر گهر خواهی به دریا شو فرو

بر سر دریا چه گردی همچو خس

۹

بر در او گر نداری حرمتی

چون توانی رفت راه پر عسس

۱۰

چون تو ای عطار حرمت یافتی

بر سر افلاک تازانی فرس

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۳۸۸
دیوان عطار نیشابوری (قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات و فتوت نامه) حواشی و تعلیقات م. درویش - فریدالدین عطار نیشابوری - تصویر ۳۹۷

نظرات