عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۴۳۷

۱

ترسا بچهٔ شکر لبم دوش

صد حلقهٔ زلف در بناگوش

۲

صد پیر قوی به حلقه می‌داشت

زان حلقهٔ زلف حلقه در گوش

۳

آمد بر ِمن شراب در دست

گفتا که به یاد من کن این نوش

۴

در پرده اگر حریف مایی

چون می‌نوشی خموش و مخروش

۵

زیرا که دلی نگشت گویا

تا مرد زبان نکرد خاموش

۶

دل چون بشنود این سخن زود

ناخورده شراب گشت مدهوش

۷

چون بستدم آن شراب و خوردم

در سینهٔ من فتاد صد جوش

۸

دادم همه نام و ننگ بر باد

کردم همه نیک و بد فراموش

۹

از دست بشد مرا دل و جان

وز پای درآمدم تن و توش

۱۰

یک قطره از آن شراب مشکل

آورد دو عالمم در آغوش

۱۱

یک ذره سواد فقر در تافت

شد هر دو جهان از آن سیه‌پوش

۱۲

جانم ز سر دو کون برخاست

در شیوهٔ فقر شد وفا کوش

۱۳

هر که بخرد به جان و دل فقر

بر جان و دلش دو کون بفروش

۱۴

ور دین تو نیست دین عطار

کفر آیدت این حدیث منیوش

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۴۰۱
منتخب اشعار شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری (غزلیات، قصاید، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، اسرار نامه، خسرو نامه، مختار نامه) به اهتمام و تصحیح دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۱۴۸
دیوان عطار نیشابوری (قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات و فتوت نامه) حواشی و تعلیقات م. درویش - فریدالدین عطار نیشابوری - تصویر ۴۱۱

نظرات